گلی که ز آمدنش نوبهار خواهد شد
به روی شانه ی توفان سوار خواهد شد
حقیقتی است که از اتش وجود تو
تمام خون رگانم بخار خواهد شد
اگر به خانه بیایی دوباره خواهی دید
که سطح آینه ها آبدار خواهد شد
همین که تیر نگاهت پرید دانستم
به سینه می خورد اما شکار خواهد شد
به حرف عقل نکردم که از مسیر عشق
هر آنکه می گذرد سنگسار خواهد شد
گلم شکفت ولی بی بهار ای بانو
گلی که می شکفد بی تو خار خواهد شد